loading...
عشق بی پایان
علی بازدید : 9 جمعه 23 اسفند 1392 نظرات (0)

شبی تنها میان موجی از احساس

نوشتم قصه ای زیبا، ز شبهای غم و باران

نوشتم خاطراتم را

به روی لوحی از احساس


به یاد روز بارانی، به یاد لحظه ی آخر


به یاد آن نگاه گرم و شیرینت

شبی تا صبح لرزیدم

قدم هایت به یادم هست

و اما در کنار تو

قدمهایم که گویی در سرای نور

زمین را لمس میکردند


و من دور از تمام این جدایی ها


برایت گریه می کردم

کجایی بهترین من ؟

کجایی ای پر پرواز ؟

کجایی تو ؟ کجا ماندی ؟

چرا دوری ؟ چرا دوری و تنهایی ؟

بیا پایان غمهایم، بیا در اوج با من باش

مبادا بشکنی پیمان

مبادا از دلم دوری کنی یکدم

تو میدانی برای قصه های ما

نباشد خط پایانی، تو بشنو از دل تنگم

که تا هستم در این دنیا

به یادت می نویسم خاطراتم را ...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
واسه گذاشتن مطالپ عاشقانه از طریف ایمیل واسم بفرستید نظر یادتون نره عزیزان alilove2loves@gmail.com alilove2love051@gmail.com 09194671035 09382323373
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    عشق بی پایان

    RoyayeKhis.irRoyayeKhis.ir

    RoyayeKhis.irRoyayeKhis.ir

    آمار سایت
  • کل مطالب : 135
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 42
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 108
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 203
  • بازدید ماه : 506
  • بازدید سال : 733
  • بازدید کلی : 6,812